نسیم معرفت

به نام خدا

...اصل ، پافشاری بر اصول اخلاقی و تکیه بر مُشترکات و پرهیز از اختلافات دشمن شاد کن است و باید از مسیر تخریب و تخریب گراییِ شخصیّت ها جدا اجتناب نمود و راه صحیح در مسیر سیاست و خِرَد سیاسی را باید از امثال امام خامنه ای آموخت . برخی از افراد که دم از حضرت ایشان می زنند و اقوال مُعَظّمُُ لَه را یَدَک می کشند حتما اینها در جزیی نگری شان دچار انحراف شده و نتایج فاسد و باطلی می گیرند و در جامعه سرایت می دهند . اینگونه افراد ، انقلابی نماهای گمراه و خطرناکی هستند که خدای ناکرده اگر موقعیتی دست شان باشد خیلی مشکل زا هستند. شهادت شهید مطهری ها و شهید بهشتی ها نتایج اینگونه تفکرات مُنجمدانه و‌ منحرفانه و کج اندیشانه است .... براشون واقعا دعا می کنم . مطلوبیت و جذابیت در بحث های علمی و یا در بحث های سیاسی آن است که هر یک از طرفین بحث ، اَدِلَّه و دلایلی مطابق با آنچه مدّ نظرشان است مطرح می سازند که ممکن است درست و یا نادرست باشد . در تضارب دیدگاه ها و اَنظار است که تولیدات و نتایج جدید فکری و نظری حاصل می شود و اندیشه های بشری (به غیر از تعالیم وحیانی الهی) تکاملشان در تَضارُب آراء و در سایه نِقاش ها و مباحثات و نقدها و مناظرات می باشد . کسی که جامع نگر باشد و از جَزم گرایی بدور باشد به استقامت فکری نزدیک تر است و می توان او را مُستقیمُ الفِکر محسوب نمود و در مقابل ، فردی که محدود نگر است و فقط به آنچه که به ذهنش می رسد توجه دارد و‌ چه بسا به طرف مقابل توهین نیز بنماید می توان او را سَقیمُ الفِکر و بیمار فکری نامید اگر چه خود را صاحب حق بداند . در بحث های علمی و نیز در بحث های سیاسی سعی کنیم جامع نگر و نیز صبور باشیم تا هم خود روشن شویم و هم توفیق روشنگری داشته باشیم . بحث های علمی و سیاسی در سایه حفظ احترام مُتقابِل ، خیلی هم خوب است و سبب پختگی مطلوب و رُشد است ولی عدم رعایت موازین برادری و اُخُوّتِ دینی و قواعد اخلاقی نتایج عکس خواهد داد و بِالنَّتیجَه نه پختگی مشروع حاصل می شود و نه رشد و کمال . در بحث ها نباید حرفی بزنیم که برخلاف رُشد و تکامل ما باشد و خدای ناکرده سبب کدورت ها و کینه ها و شِقاق ها و .... شود . در رابطه با مرحوم حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی بنده در این گروه «گروه همنوایی روحانیون و طلاب و فضلای گیلانی»ورود به بحث نکردم و فقط در موردی که یک بزرگواری اظهار نظری خاصّ خواسته بود بطور مختصر و مفید چیزی دادیم که در گروه وجود دارد... و مطالب ارسالی بنده در باره آیت الله هاشمی رفسنجانی بیشتر ناظر به بیانات و سخنان ایشان است که ارسال کردم و خواهم کرد . باید ظرفیّت های خود را بالا ببریم و زود به هم تاخت و تاز نکنیم و نسبت های ناچسب نزنیم . این گروه «گروه همنوایی روحانیون و طلاب و فضلای گیلانی» بحمدالله تقریبا همه از طلاب و فضلا حضور دارند و اگر مُشاجَراتِ بی حاصل نباشد همه بهره مند می شوند و از مسائل مختلف و‌ مُبتَلی بِه استفاده و تجربه می کنند ... بنده بر اساس اینکه دروس خارج و تخصّصی درس می دهم و گاهی محلّ رجوعِ علمی هستم بخش زیادی از وقتم صرف مطالعه و تحقیق می شود لذا خیلی وقت نمی کنم که تو‌ گروه و تو بحث ها دخیل باشم چون واقعا وقت گیر است ولی مطالبی از خودم و یا از بزرگان ارسال می کنم . استدعا دارم که هم خودم و هم سایر عزیزان دُگم اندیش نباشیم و طوری باشیم که اگر یک روزی منصب و مسؤلیتی پیدا کردیم به فکر حذف و تخریب رقیب ها ی خیالی نباشیم بلکه برای خدا و برای مسلمین خدمت کنیم . همه بحمدالله مسلمانیم و اِن شاءَالله تابع قران و اهل بیت «عَلَیهِمُ السَّلام» هستیم و در نظام جمهوری اسلامی حَول محور ولایت فقیه و ولیّ امر مسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای هستیم . نکته ای دیگر عرض کنم و آن این است که وقتی رهبر حکیمی مثل امام خامنه ای داریم و می خواهیم از او پیروی کنیم و الگو بگیریم چرا خیلی اوقات در بحث های سیاسی از ایشان الگو گرفته نمی شود ؟!! . مُعظَّمُُ لَه خیلی صبور و دارای شرح صدر و خیلی هم انتقاد پذیرند و تمام همّت ایشان همیشه جذب حداکثری و دفع حَدّ اَقلّی است ولی ما به اصطلاح برخی انقلابی ها در بحث ها نه صبوریم و نه جذب حدّاکثری داریم بلکه چه بسیار مشاهده شده که دفع حداکثری اتفاق می افتد . بد نیست که در اینجا به‌تناسب عرض کنم که در دوره ای که نماینده طلاب بودم یک‌ وقتی حجت الاسلام مَروِی که اکنون تولیت آستان قُدس رَضَوِی را دارد به مجمع عمومی طلاب در جامعه مدرسین قم دعوت شده بودند . ایشان در آن جلسه که ریاست مجمع طلاب با حجت الأِسلام دکتر سَقّای بی ریا بود خاطره ای از مقام مُعظّم رهبری در سفری که به‌ مشهد مقدس داشتند نقل نمود . گفت که وقتی که با مقام مُعظّم رهبری جهت دیدار با مردم مشهد در این شهر بودیم ما به چند‌ گروه تقسیم شدیم و یک هیأت که مسؤلش من بودم مُوظّف شدیم که با علما و بزرگانِ مشهد دیدار کنیم . ما کارمان را انجام دادیم و همه تیم ها به نوبت برای مقام مُعظّم رهبری در مشهد گزارش می دادند و ما هم برای گزارش در خود مشهدمقدس به محضر شریف مقام مُعظّم رهبری رفتیم و گزارش دادیم که کجا رفتیم و پیش چه کسانی رفتیم و آقا هم با دقّت استماع کردند و ناگهان پس از استماع گفتند خوب پیش فلانی هم رفتید؟ !!!! آقا اسم بردند و‌ ما گفتیم آقا باید دورش را خط گرفت چون آن عالِم نه امام خمینی را قبول دارد و نه انقلاب را قبول دارد و نه شما را . اصلا هیچ نقطه مشترکی ندارد !!! . حاج آقای مروی گفت که وقتی ما اینطور گفتیم آقا ناراحت شد و فرمود به شما امر می کنم که با هدایایی پیش این عالم بروید و سلام من را هم به ایشان ابلاغ نمایید . آقای مروی گفت ما حَسَبُ الأَمرِ مقام مُعظّم رهبری با هدایایی پیش آن عالم رفتیم و سلام آقا رو به ایشان رساندیم و اثر خوبی هم داشت . حالا ببینید( تفاوت ره از کجا تا به کجاست ) امیدوارم که تابع خالص چنین رهبری باشیم . رهبری که در همه افعال شخصی و اجتماعی و حکومتی طبق شرع و تعالیم حیاتبخش دینی و قرآنی عمل می نماید . رهبری که الگویش در همه ابعاد ، سیره و کلمات نورانی اهل بیت «عَلَیهِمُ السَّلام» است. رهبری که همه لحظات شخصی و اجتماعی و حکومتی او و در همه بُحران ها و حوادث ، نگاه به عنایات و توجّهات حضرت وَلِیِّعَصر «عَجَّلَ اللهُ تَعالَی فَرَجَهُ الشَّریفَ» دارد . وَ آخِرُ دَعوانا اَنِ الحَمدُلِلهِ رَبِّ العالَمینَ .